حرف دل مردم -2

این روزهای وقتی در جمعی قرار می گیرم شاید به ندرت حرف از مشکلات و معیشت مردم نشنوم . مردمی که سالهای پای نظام و اعتقادات و حفظ آرمانهای انقلاب و امامشون ایستادن حالا باید اونقدر سختی بکشن که باید از خیلی از خوشیها و راحتیهاشون بزنن تا بتونن کمی بیشتر زندگی کنند.

زندگی ای که سالها براش زحمت کشیدن و خانواده های که  شهید دادن و جووناشون رو فدای سر افرازی میهنشون کرد حالا سخت درگیر مشکلات روزمرشون هستند : یکی کار نداره ، یکی میخواد ازدواج کنه اما تواناییشو نداره ، یکی می خواد درس بخونه اما وقتی می بینه خانوادش با چه مشکلاتی مواجهن باید ... ، یکی می خواد برای خونوادش خونه و سرپناهی بسازه اما....  .

به راستی دلیل این همه مشکلات و گرفتاری مردم چیه ؟ چرا باید برای مردمی که سالها سختی رو تحمل کردن این همه مشکل وجود داشته باشه ؟ آخه مسئولین چیکار میکنن ؟ و کی میخوان کمی از مشکلات مردم رو رسیدگی و رفع کنند؟

این روزها اگه تو اداره ای کاری داشته باشی اگه پارتی یا پول نداشته باشی باید بیخیال همه چی بشی چرا ما این همه بی مسئولیت شدیم

توی همین شهر فین که محیط خیلی کوچیکیه چرا این همه مسئولین شهر و بخش بیخیالن و اصلا تو فکر مشکلات مردم نیستند. آخه اگه نمیخواین کار کنین پس چرا مسئولیتی رو قبول می کنید و اگه مسئولیتی رو قبول می کنین چرا کار نمی کنیدچرا چرا چرا ؟؟؟؟؟

واقعا آدم بعضی وقتها دیگه از این همه بی خیالی خسته می شه . این مردم باید دردشون رو به کی بگن؟

اگه بخوایم کمی به مشکلات بخش فین نگاهی بندازیم تقریبا در طول 30  و اندی سال هیچ کاری که فایده ای برای این منطقه داشته باشه انجام نشده و دائما شاهد مهاجرت عده ای زیادی از جوانها فین و مارم و روستاهای این بخش به مرکز استان یا جاهای دیگه هستیم.

باید به جوونا و مردم این منطقه حق داد البته مردم همه جای کشورمون خوبن و همیشه پای اعتقاداتشون ایستادن ولی آیا درسته که ما که مسئولیم این قدر مسئولیت باشیم .

مگه داریم برای غریبه کار میکنیم این مردم ، مردم خودمونن ، این شهر ، شهر خودمونه . پس چرا این قدر بی خیال و بی تفاوتیم.

از عدم پاسخگویی مسئولین شهری ، تا جاده های خاکی و پر از سنگلاخ روستایی ، از جاده های آسفالته پر از چاله داخل شهر و عدم نظارت بر اصناف فین ، از آب شور و بی کیفیت و  مسئولین بی تفاوت محله مارم  ، از قیمت ناچیز محصولات کشاورزی و خرما ، از دزدی هایی مکرر در سطح شهر ، از وضع نابسامان بهداشتی شهر ، از عدم توجه به ورزش و جوانان این منطقه ، قطعی مکرر برق ، قیمت گران مصالح ساختمانی ، وضعیت فوق العاده وخیم اشتغال در شهر و بخش فین ، عدم حمایت مسئولین از مردم و جوانان ، وعده های سر خرمن مسئولین ارشد ، اختلافات مسئولین و سیاسی کاری های مکرر ، عدم توجه فینی های  ساکن در مرکز استان به این منطقه  ،  عدم وجود امکانات رفاهی برای مردم ، عدم وجود مکان های تفریحی برای اوقات فراغت ، عدم وجود مکان های اسکان برای مسافرین و......   از چه باید گفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگر واقعا مسئولین ما از این مشکلات خبر و اطلاعی ندارند بهتر است  جایی دیگر را برای خدمت رسانی انتخاب کنند این مردم دیگر خسته شده اند اما چه کنند که زبان اعتراض ندارند !!!

تا کسی حرفی می زند او را به بار تمسخر می گیرند و می گویند فلانی هم  شاخی شده است  . حال آنکه او فقط مشکلات را بازگو می کند و واقعیت را می گوید .

مدت ها پیش هم  که کسانی بودند که حرفهای زیادی زدند اما چون حمایت نشدند از سوی عده ای از خواص سرکوب شدند اما باید گفت که این موضوع  مانند آتش زیر خاکستر  است  و اگر  مسئولین شهری زودتر کاری نکنند روزی گریبان خودشان را خواهد گرفت چونکه صبر مردم هم حدی دارد و ما اندازه ای طاقت داریم...

دوستانی که این مطلب را خواندند لطفا  برای حمایت نظرات خود شون رو ارسال کنند تا حرکتی باشد در مسیر شکوفایی بخش ....